ایمان فروزان نیا - دیروز ۲ ویدئوی دلهره آور و ناراحت کننده در فضای مجازی داغ شد؛ یکی از آرژانتین و دیگری از فلسطین اشغالی. از بُعد مکانی باهم فاصله زیادی داشتند، ولی در محتوا بسیار به یکدیگر شبیه بودند، در هر ۲ ویدئو خشونت به ابزاری برای تفریح و سرگرمی بدل شده بود.
ویدئوی اول حکایت شلیک چند سرباز رژیم صهیونیستی به جوانی فلسطینی است. آنها این جوان را در تونلی به دام انداخته اند و او را مجبور به فرار و دویدن میکنند و وقتی چندمتر دور میشود، با مسلسل به او شلیک میکنند و جوان نقش بر زمین میشود و صدای ناله اش در تونل میپیچد. رسانهها پس از پیگیری ماجرا، انگیزه سربازان را تفریح اعلام کرده اند.
نظامیان صهیونیست «برای تفریح» یک جوان فلسطینی را هدف گلوله قرار میدهند!
ویدئوی دوم از یک کلاس درس در آرژانتین در فضای مجازی پخش شده است. جایی که یک دانش آموز پشت معلم خود ایستاده است و سلاحی را به سمت سر معلم نشانه میرود. معلم از همه جا بی خبر مشغول نوشتن روی تخته سیاه است و دیگر دانش آموزان هم پشت سرش شکلک درمی آورند. گفته میشود این حادثه چندماه قبل در بوینس آیرس آرژانتین رخ داده است و آن دانش آموز هم تا سال ۲۰۲۰ از تحصیل محروم شده است، ولی پخش آن ویدئو در فضای مجازی، والدین و معلمان زیادی را نگران و ناراحت کرده است.
اقدام وحشتناک چند دانش آموز در کلاس درس در آرژانتین
از کی خشونت تفریح ما شد؟
بیایید کمی درباره این ویدئوها فکر کنیم. البته اجازه بدهید بررسی افرادی را که در این ویدئوها برای تفریح دست به خشونت میزنند، کنار بگذاریم. آنها قطعا نیازمند کمکهای جدی روان شناسانه هستند. هیچ آدم سالمی برای خنده و تفریح به دیگران شلیک نمیکند، به سمت معلمش سلاح نمیگیرد یا در مواقع مشابه گوش حیوانات را نمیبرد، سگها را زنده زنده نمیسوزاند و... این آدمها را نمیشود با چندخط مقاله به خودشان آورد، اساسا هم موضوع بحث ما نیستند؛ موضوع بحث ما، خودمان هستیم، من و شمایی که این ویدئوها را به داغترین ویدئوهای دنیا تبدیل کرده ایم.
تماشای خشونت در گذشته جزو تفریحهای پرطرف دار مردم بوده است، شاهدش هم کولوسئوم بزرگ شهر رم است. جایی که بیش از ۵۰ هزار نفر به تماشای جنگ و کشتار گلادیاتورها مینشستند. ولی مگر ما از آن زمانها عبور نکرده ایم؟ پس هزاران سال تلاش برای ارتقای فرهنگ و اخلاق چه نتیجهای داشته است؟ مگر نه اینکه انسان پیشرفته امروزی به این میبالد که ورزشگاههای فوتبال جای کولوسئومها را گرفته است؟ پس این همه لایک زیر تصاویر و ویدئوهای خشونت آمیز چیست؟ این لایکها آرام آرام باعث عادی شدن خشونت میشوند، آن را ترویج میدهند و ثبت و فیلم گرفتن از آن را یک کار معمولی جلوه میدهند. دانش آموز آرژانتینی که به سمت معلمش سلاح گرفت از مدرسه اخراج شد، ولی هیچ کس به کسی که فیلم گرفته بود، خرده نگرفت که چرا بلند نشدی جلو آنها را بگیری؟ چرا فریاد نزدی «دست از این جنون بردارید»؟ فیلم گرفتن او آن قدر طبیعی است که شاید اصلا در این ماجرا دیده نشده است. لایکهای ما خیلی چیزها را عادی جلوه داده است.
چرخه نشر خشونت را متوقف کنیم
اگر در روم باستان کسی به تماشای جنگ گلادیاتورها نمیرفت، آیا باز هم بردهها مجبور به جنگ و کشتن یکدیگر میشدند؟ آیا باز هم کولوسئوم ساخته میشد؟ شاید در خفا و سکوت، چند ارباب مریض برده هایشان را به جان هم میانداختند، اما به یقین نه به آن شکل و حجم که در تاریخ ثبت شده است. ما امروز تماشاگران همان کولوسئومها هستیم، باید بلند شویم و از آن بیرون بیاییم. باید از لایک کردن دست برداریم. این طوری رسانهها هم کم کم از بازنشر این اخبار دست برمی دارند. رسانه و مخاطب این روزها در یک زیست و تأثیرگذاری تنگاتنگ باهم هستند، یعنی هم رسانه است که سلیقه مخاطب را تغییر میدهد، هم سلیقه مخاطب است که فرمان رسانه را میچرخاند. هم میتوانیم از این ویژگی رسانه استفاده کنیم و نشر خشونت را کم رنگ کنیم، هم میتوانیم برای تفریح به تماشای محتواهای خشن رسانهها بنشینیم و آنها را برای تولید بیشتر این محتوا دلگرم کنیم. انتخاب با خودمان است.